روزگار غریبی ست نازنین
 
سالک آزادگی
خدا را دوست بدارید،حداقلش اینست که یکی را دوست دارید که روزی به او می رسید
درباره وبلاگ


من درد در رگانم،حسرت در استخوانم،چیزی نظیر آتش در جانم پیچید... سرتاسر وجود مرا گویی چیزی به هم فشرد،تا قطره ای به تفتگی خورشید جوشید از دو چشمم... از تلخی تمامی دریاها در اشک ناتوانی خود ساغری زدم
آخرین مطالب
نويسندگان
برچسب:, :: ::  نويسنده : ستار

 

دهانت را می بویند

مبادا که گفته باشی دوستت می دارم 

دل ات را می بویند

روزگار غریبی ست نازنین 

و عشق را

کنار تیرک راه بند 

تازیانه می زنند .

عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد 

در این بن بست کج و پیچ سرما

آتش را به سوختْ بارِ سرود و شعر 

فروزان می دارند

به اندیشیدن خطر مکن 

روزگار غریبی ست نازنین

آن که بر در می کوبد شباهنگام 

به کشتن چراغ آمده است .

نور را در پستوی خانه نهان باید کرد 

آنک قصابان اند بر گذرگاه ها مستقر 

با کنده وساتوری خون آلود

روزگار غریبی ست، نازنین 

و تبسم را بر لب ها جراحی می کنند

 ترانه ها را بر دهان . 

شوق را در پستوی خانه نهان بایدکرد

کباب قناری 

بر اتش سوسن و یاس

روزگار غریب ست، نازنین 

ابلیس پیروزْ مست

سور عزای ما را بر سفره نشسته است 

خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 132
بازدید کل : 26241
تعداد مطالب : 80
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1